میخواهید رژیم کاهش وزن بگیرید پس فکر میکنید حواستان باید به کالری همه غذاها باشد؟
فکر میکنید اینطوری از پس چاقی و اضافه وزن برمیآیید؟
میخواهید به حساب آنچه از صبح تا شب میخورید برسید؟
ممکن است با کمی جستجو در گوگل بتوانید کلی اطلاعات و جدول کالری پیدا کنید اما همین اول کار خیال شما را راحت کنم که فقط یک سری عدد دارید که نه تنها کمکی به شما نمیکند بلکه عاملی برای منحرف کردن ذهن شما در راه رسیدن به هدفتان هست.
چرا؟
در مطلب گذشته مفصل راجع به کالری صحبت کردم. اما اینجا حرف از این است که چرا حساب و کتاب کمکی به شما نمیکند و نباید فقط به این محاسبات اکتفا کرد.
به دلایل زیر خوب توجه کنید:
دقت محاسبات کالری دریافتی پایین است.
به دو دلیل اساسی:
دلیل اول: برآورد و محاسبه میزان کالری دریافتی با اشتباه و خطا همراه هست.
جالب است بدانید براساس مطالعات افراد دچار اضافه وزن و چاق مقدار غذاهای دریافتی خود را کمتر و افراد لاغر آن را بیشتر گزارش میکنند. افرادی هم هستند که ادعا میکنند پاسخ سوالات بالا مثبت است و همیشه مراقب کالری غذاها هستند اما آنها هم انرژی دریافتی خودشان را درست و دقیق محاسبه نمیکنند.
دلیل دوم: برچسبهایی که روی محصولات غذایی وجود دارد و کالری آن ماده را نیز گزارش میدهد، همیشه درست نیستند. بنابراین محاسبات همیشه درست در نمیآید.
میزان انرژی یک نوع ماده غذایی مثلا برنج از گونهای به گونه دیگر متفاوت است. بنابراین جدول کالری غذاها که از اینجا و آنجا گرفته میشود لزوما با آنچه واقعا مصرف میکنید برابر نیست.
همچنین جدول ترکیبات غذایی موجود در بازار اغلب براساس دادههای جهانی است نه محصولات ایرانی.
تاثیر این دو واقعیت چیست؟
در حالی که فکر میکردید فقط ۱۲۰۰ کالری دریافت کردهاید میزان واقعی آن ۲۰۰۰ کالری بوده است. این یعنی از یک طرف حس میکنید به خود سختی داده و حواستان بوده که زیادی غذا نخورید در حالیکه بدن انرژی زیادتری گرفته است. این طوری نتیجه مطلوبی نمیگیرید و خود را در برنامه کاهش وزن ناتوان میبینید و احساس سرخوردگی و اضطراب پیدا میکنید.
علاوه بر این، دلایل دیگری هم هست که محاسبه و شمارش کالری نه تنها شما را در مسیر کاهش وزن کمک نمیکند بلکه سلامت جسمی و روانی شما را به خطر میاندازد:
- با این محاسبات گرفتار نوعی از گرسنگی خواهید شد.
- فکر کردن به اینکه انرژی دریافتی خیلی کمتر از میزان مورد نیاز بوده به صورت ناخودآگاه میل به خوردن را افزایش میدهد.
- حس شما تجربه گرسنگی است اما واقعیت چیز دیگری است.
- لذت خوردن را از شما گرفته و آن را با حس ترس و گناه آغشته میسازد.
- به عدد و رقم فکر میکنید نه به غذا پس ارتباط درستی با غذا نخواهید داشت.
- بدن ممکن است نیاز داشته باشد ولی شما به خاطر ترس از چاقی به آن پاسخ نمیدهید. این کار حس محرومیتی بوجود میآورد که بر خلق و خویتان اثر گذاشته و عصبی و کج خلقتان میکند.
- بدن هوشمندتر از این حرفهاست.
با فکر کردن به کالری غذا و معادله انرژی در بدن تصور میکنید موفق میشوید غافل از اینکه بدن خیلی زود به انرژی کمی که دریافت میکند تطابق پیدا کرده و با این شرایط سازگار میشود.
- به سمت غذاهای کم کالری میروید نه غذاهای سالم.
ممکن است با خود بگویید “فهمیدم! لازم نیست عدد حفظ کنم و به اونها فکر کنم مستقیم میرم سراغ غذاهای کم کالری. دیگه حله!”
اما وقتی مساله اصلی در ذهنتان اندازه گیری کالری دریافتی غذاهاست ناخودآگاه سراغ غذاهایی میروید که کالری کمتری دارند در حالیکه هر غذای کم کالریتر لزوما سالمتر نیست. همانطور که قبلا اشاره شد کالری تنها یک بعد از غذاست نه همه چیز آن. کافی است برچسب رژیمی روی چیزی باشد تا به احتمال بیشتری میزان زیادتری از آن را مصرف کنید.
به این مثال توجه کنید:
سالاد رو آماده کردید و حالا میخواهید مزه دارش کنید. دو تا حق انتخاب دارید؛ یکی سس سالاد کم چرب و دیگری روغن زیتون و آبلیمو. اگر مساله اصلی در ذهن شما کالری دریافتی باشد به احتمال زیاد سس سالاد کم چرب را ترجیح میدهید چون کالری کمتری دارد اما غافل از اینکه اثر سلامت بخش روغن زیتون خیلی بیشتر از سس کم چرب هست. ضمن اینکه کارخانه ها به سس کم چرب موادی اضافه می کنند تا از نظر بافت و مزه برای شما مطلوب باشد و این حقیقت از چشم شما دور میماند.
- اگر بفهمید که کالری بیشتر از نیاز یا برنامه تان خوردید، خودتان را وادار به ورزش میکنید تا کالری دریافتی اضافه را بسوزانید.
فعالیت بدنی و ورزش خوب است اما به محرک و انگیزه هم دقت کنید! ورزش اجباری برای جبران خطا و لغزش در برنامه غذایی اثر بدی بر روحیهتان خواهد داشت. به همین دلیل در خیلی از خانهها تردمیل انگار جزیی از دکوراسیون شدهاست و شاید هم وسیلهای برای برطرف کردن احساس گناه زیاد خوری یا بد خوری. البته اگر بعد از مدتی وسیلهای برای آویزان کردن کت و حوله نشود.
- شاید بتوانید کالری دریافتی را کنترل کنید اما به دلایل پرخوری خودتان پی نخواهید برد. پس در طولانی مدت در کنترل وزن ناموفق خواهید بود.
- متوجه سهم مواد مغذی مختلف در تامین انرژی دریافتی خود نخواهید شد. بنابراین ممکن است از یک یا چند گروه غذایی که برای سلامت بدن لازم هستند به میزان کافی مصرف نکنید.
- در طولانی مدت کنترل کالری دریافتی قابل اجرا نخواهد بود و بعد از گذشت مدتی حس میکنید تلاش بیهوده کرده و نتیجهای نگرفتهاید.
اما چگونه میتوانیم به صورت طبیعی کالری دریافتی را کنترل و وزن خود را در محدوده نرمال نگه داریم؟
- هر غذایی که به صورت طبیعی برای سلامت خوب است بخورید. به این فکر کنید که کالری غذاها انرژی مورد نیاز بدن را تامین خواهد کرد نه اینکه به قصد چاق کردن وارد بدن شما بشوند.
- به جای فکر کردن به کالری غذا به کل غذا توجه کنید و دیدگاه همه جانبه و کل نگر به غذا داشته باشید.
- غذاها را به شکل کامل و طبیعی آنها بخورید. مثلا غلات کامل و نان سبوس دار به جای نانهای سفید و تصفیه شده، میوه بجای آبمیوه و …
- فقط به خود غذا فکر کنید تا نسبت به پیامهایی که از بدنتان میگیرید که به موقع اعلام سیری میکند هوشیار باشید. پس لازم است ذهن آگاهی هنگام غذا خوردن را تمرین کنید.
- اگر درست خوردن را یاد بگیرید به هدف کنترل وزن هم خواهید رسید. یعنی به جای اینکه خود را با غذا محدود کنید کالری غذاها را محدود کنید. چطوری؟ مثلا به همه غذاها سبزیجات بیشتری اضافه کن. برای تهیه وعده غذایی خود خلاقیت به خرج دهید.
راستی! پیشنهادات خودتان را هم با من و دوستانی که این مطلب را میخوانند در میان بگذارید.